فیلسوفی تماما مدرن و کاملا دیندار. او مسیحی بود و اگرچه مذهبش پروتستان بود، اما با پاپ ژان پل دوم هم ملاقات داشت؛ پاپی که خود نیز یک فیلسوف پدیدارشناس بود.
او بهخاطر همین جنبه دینیاش درست شناخته نشده. البته در ایران مشهور است. او را به عنوان یک هرمنوتیسین، اگزیستانسیالیست، پدیدارشناس و منتقد ادبی میشناسند. اما این امر فقط یک طرف چهره اوست؛ زیرا او یک الهیدان تمامعیار هم هست و همه وصفهای سابقش ذیل الهیاتش قرار میگیرند؛ برای مثال، شکلگیری هرمنوتیک فلسفی او در ارتباط مستمر با شیوههای سنتی تفسیر کتاب مقدس بهوجود آمد.
البته درباره کتاب مقدس جداگانه هم کتاب نوشته و حتی قائل به نوعی تفکر انجیلی بود و در این زمینه نیز اثر مستقلی نگاشته است. صاحبنظران میگویند یک پنجم آثارش درباره دین است و خداوند حضوری همیشگی در زبان فلسفیاش دارد. هموطنش ژیل دلوز به طعنه درباره او میگفت که اگر خدا به همان صورتی که این شخص میگوید وجود داشته باشد، همه مسائل فلسفی حل میشود و دیگر بحثی باقی نمیماند! گویا بعضی یا شاید بیشتر فیلسوفان دوست دارند به هر قیمتی شده فقط بحث کنند. گویی بحثِ صرف و پرسشِ محض غایت نهایی خردمندی است.
پل ریکور (2005-1913)، که در سطحی ممتاز از فلسفه جای میگیرد، نشان داد که الهیات کاملا زنده است و استفاده از آن در حوزههای گوناگون، فلسفه را سست نمیکند. خود نیز هیچ ابایی از این تأثیرپذیری نداشت. ریکور، در یکی از آثار پایانی عمر، به صراحت نوشت که یکی از نقشهای اصلی خود را در زندگی این میدانست: «مخاطب همیشگی پیام مسیحیت».
درباره این سایت