در کهکشان راه قیفی، طیارهای هست که دانشمندان جهان هنوز نتوانستهاند اسم مناسب مسخرهای برای آن انتخاب کنند. نامگذاری یکی از فعالیتهای منحصربهفرد انسانهاست که عبارت است از برگزیدن یک اسم مسخره برای امور که تا حد ممکن بیربط باشد؛ برای مثال کیهانقلی به عنوان برند حلواشکری. این در حالیست که به نظر میرسد اسم هر چیزی را باید خودش انتخاب کند و نه انسانهای ابله. اما انسانها اصرار دارند که در حرف و نامگذاری هم دست از ستمگری نکشند تا دچار ازخودبیگانگی رادیکال نشوند.
باری، در آن طیاره، کشور اجقو هست که موجودات سهپایی در آن میزیند. عجیب است، ولی نظریه گولاخیستی تکامل بهخوبی از عهده تبیین این واقعیت چِندِش برمیآید؛ چراکه طبیعت زنده و زننده را کور و بیشعور میداند و لذا نباید از چنان چیز خرفتی انتظار داشته باشیم محصولات دقیق و درخشانی داشته باشد در حد وانت نیسان، سازمان ملل متفرقه یا آن حجم ابلهانه زردرنگ که عبارت است از یک عدد رئیسجمهور کشوری در حوالی همان سازمان دورهمی.
آن موجودات سهپا کاری ندارند جز آه و ناله و زنجموره، بهطوری که برای تعریف منطقی میتوان آنها را حیوان نالان نامید. یکی از شکایات همیشگی آنان در باب اتلاف وقت است. در آنجا هم، زمان به مقدار قابلتوجهی وجود دارد و آنها کمر به نابودی آن امر کشدار بستهاند. از منظر یک اَبَرفلسفهی فوقِ متافیزیکیِ یأجوجیستی، ارزش حقیقی آن موجودات در زمان خاص هر کدام نهفته است، و لذا اگر برای زمان کسی ارزش قائل نباشند، گوئی هستی خود او بیارزش است. به همین دلیل هستی و نیستی آن موجودات علیالسویه شده و صد البته هیچ فحش فلسفییی رکیکتر از این وجود ندارد.
با وجود این، شکایت آن موجودات سخن مجانی است؛ زیرا وقت هر کسی در اختیار خود اوست و هیچکس نمیتواند وقتی کسی را تلف کند، مگر اینکه خودش اجازه دهد دیگران وقت او را تلف کنند. اساسا هدر رفتن زمان توسط خود شخص آغاز میشود و دیگران به آن دامن میزنند. اگر کسی برای وقت خود فکر و برنامه داشته باشد، هیچکس نمیتواند وقت او را به هدر دهد. کسی که میداند اگر برای خرید پکیج حلواشکری کیهانقلی باید به صف مورچگان بپیوندد، پیشاپیش برای آن برنامهای بچیند؛ مثلا میتواند در آنجا کتابی بخواند و چیزکی بفهمد.
این نکته مهم است که کتاب یک شیء، وسیله یا انتخاب ساده و محدود نیست، بلکه یک جهان بیکران است که برای هر وضعیتی صدها و شاید هزاران گزینه را پیش روی مینهد. لذا هر کسی میتواند متناسب با وضعیت درونی و شرایط بیرونی خود انتخاب مناسبی داشته باشد. ولی مشکل مبنایی این است که آن موجودات عجیب با کتاب کاملا بیگانه هستند. شاید هم در آنجا هنوز کتاب اختراع نشده باشد.
درباره این سایت